اینها از جمهوری نمیترسند، از اسلام میترسند. از جمهوری صدمه ندیدند، از اسلام صدمه دیدند. آنکه تودهنی به آنها زد جمهوری نبود، جمهوری دمکراتیک هم نبود، جمهوری دمکراتیک اسلامی هم نبود؛ جمهوری اسلامی بود. علامت اینکه شما بفهمید که مسیر این جمعیت- هر که میخواهد باشد- اگر چنانچه جمعیتی باشد که در پیشانی او از نماز خواندن پینه بسته- نظیر «خوارج» که پینه بسته بود پیشانیشان از شدت طول سجده لکن حق را کشتند- اگر اشخاصی باشند که صد در صد ملی به خیال شما یا به خیال خودشان هستند، اگر اشخاصی باشند که دم از آزادی میزنند، دم از استقلال میزنند لکن در نوشتههاشان از خدا خبری نیست، از اسلام خبری نیست، از جمهوری اسلامی خبری نیست، اینها همان طوری که شیطان از بسم اللَّه میترسد اینها از اسلام میترسند! علامت اینکه شما بشناسید اشخاصی که از مسیر شما خارج است، از مسیر این ملتی که خونش را داد در راه اسلام، اینهایی که خون دادند، جوانهای ما که به خیابان ریختند، بانوان ما که به خیابان ریختند، و تظاهر کردند و با مشت گره کرده این دشمن بزرگ را از بین بردند، باید دید که اینها اشخاصی بودند که دمکراتیک بودند؟ مذاقشان و مسلکشان دمکراتیک بود؟ اینها جمهوری میخواستند مثل جمهوری که شوروی میخواهد؟ شوروی هم جمهوری است مثل جمهوری که سایر ممالک دشمن ما میخواهد؛ امریکا هم جمهوری است. ملت ما که خون خودش را ریخت و فریاد کرد «اللَّه اکبر» و فریاد کرد «جمهوری اسلامی»، اسلام اینها را وادار کرد به یک همچو جانبازی و خونریزی و فدایی دادن یا آن معنایی که شورویها میخواهند؟ یا آن معنایی که امریکاییها میخواهند؟ یا آن معنایی که اسرائیل میخواهد؟ آنها هم جمهوریاند. اینهایی که میگویند جمهوری، «اسلامی» را دنبال آن نمیگذارند- و فقط این دو کلمه، که من از اول فریاد زدم که ما همین دو کلمه را میخواهیم: «جمهوری اسلامی»- اگر دیدید یک کلمهای اضافه شد، بدانید مسیرشان با شما مختلف است. اگر کلمه اسلام پهلویش گذاشتند میخواهند شما را بازی بدهند. اگر دیدید که یک کلمه از آن افتاد و گفتند جمهوری، بدانید مسیرشان با شما مختلف است. صحیفه امام ج7 ص : 455 حالا ما ببینیم وظیفهمان چیست. تا حالا انجام دادید وظایف اسلامیتان را- و خداوند به همه شما اجر عنایت کند- تا حالا همه با هم دست به هم دادید، جناح روحانی، جناح دانشگاهی، جناح بازاری، جناح اداری، جناح ارتشی- یک قشرشان البته همه دست به هم دادند و این دیوار بلندی که واقع شده بود بین ملت و آن چیزی که باید به آن برسد- و اسلام- آن را شکستید. خداوند به شما اجر عنایت کند. اما حالا تمام شده دیگر قضیه؟ ما حالا دیگر آسوده هستیم و هر کدام باید برویم سراغ کارهایمان یا خیر، آسوده نیستیم باز هم؟ باز هم بین راه هستیم؟ الآن ما باز محتوای اسلام را، واقعیت اسلام را در ایران پیاده نکردیم. ما، همه ما رأی دادیم به جمهوری اسلامی؛ صحیح. با رأی تنها اسلام نمیآید. به حسب رسمیت، رسمیت مملکت ایران الآن جمهوری اسلامی است، به حسب رأی همه مردم؛ اما محتوای اسلام باید در این جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند. فقط ما بگوییم جمهوری اسلامی و همه جهاتش غیر اسلامی باشد، این اسلام نمیشود که! آن هم سابق میگفت اسلام! معاویه هم داد میکرد اسلام! نماز جماعت هم میرفت میخواند، امام جماعت هم بود. صحیفه امام ج8 ص : 9
نوشته شده توسط : سبحان |
سه شنبه 94 فروردین 11 ساعت 9:58 عصر
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|