سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جوانمردى آبروها را پاسبان است و بردبارى بى خرد را بند دهان و گذشت پیروزى را زکات است و فراموش کردن آن که خیانت کرده براى تو مکافات ، و رأى زدن دیده راه یافتن است ، و آن که تنها با رأى خود ساخت خود را به مخاطره انداخت ، و شکیبایى دور کننده سختیهاى روزگار است و ناشکیبایى زمان را بر فرسودن آدمى یار ، و گرامیترین بى‏نیازى وانهادن آرزوهاست و بسا خرد که اسیر فرمان هواست ، و تجربت اندوختن ، از توفیق بود و دوستى ورزیدن پیوند با مردم را فراهم آرد ، و هرگز امین مشمار آن را که به ستوه بود و تاب نیارد . [نهج البلاغه]

احتمالا زمستان سال 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان ، فیلمسازان ، نویسندگان و ... در جایی از فیلم – آگاهانه یا ناآگاهانه – داشت به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بی ادبی می شد. من این را فهمیدم . لابد دیگران هم همینطور ، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم . با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف ، هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم، اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند. داد زد : خدا لعنتت کند! چرا داری توهین می کنی؟!

همه سرها به سویش برگشت در ردیف های وسط بود ، آقایی بود چهل و چند ساله . با سیمایی بسیار جذاب و نورانی . کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکتی سبز بر تنش . از بغل دستی ام پرسیدم : « این آقا را می شناسی ؟» گفت : « سید مرتضی آوینی است ».

*******

به نقل از کتاب همسفر خورشید - علی تاجدینی



 
نوشته شده توسط : سبحان |  یکشنبه 91 تیر 18  ساعت 11:27 عصر 

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تقصیر جمعه هاست ...
سخت گیری در حفظ بیت المال
روند رشد اشرافیت و رفاه طلبی
اینجا هیچ چیز متعارف نیست؟!!!
تبرک است ...
هزار نفر از ما بمیرد، هیچ خبرى نمى‏ شود!
سلوک ذیل سیاست
دانلود فیلم شناخت سی امین جشنواره فیلم فجر
از اهل معصیت مى‏ شدید یا اهل عبادت؟
انسان انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]