السلام علیک یا سید السادات الاعاظم ،یا احمد ابن موسی الاکاظم(ع) بعد از سفر پر خیر وبرکت امام خامنه ای به حرم سوم اهل بیت شهر مقدس شیراز ،ششم ذیقعده هر سال رو که در دهه کرامت و ما بین دو میلاد نورانی حضرت فاطمه معصومه (س) و امام رضا (ع) قرار میگیرد، بعنوان روز بزرگداشت شخصیت حضرت سید میر احمد ابن موسی (ع) – شاهچراغ – نامگذاری کردند و هر سال به همین مناسبت مراسم های مختلفی در سطح شهرمقدس شیراز و استان شهید پرور فارس برگزار می شود.در این پست مختصری از زندگی نامه ،فضائل و مناقب حضرت احمد ابن موسی (ع) رو خدمت شما بصورت مختصر ارائه میکنم و فردا در جوار حرم مطهرش دعا گوی همه شما بزرگواران خواهم بود. فضایل و شخصیت حضرت احمد بن موسی(ع) حضرت سید امیر احمد علیه السلام ملقب به شاهچراغ(ع) و سید السادات الاعاظم فرزند بزرگوار امام موسی بن جعفر(ع) و برادر امام علی بن موسی الرضا(ع) است. در میان فرزندان حضرت موسی الکاظم احمد به کرم و جلالت و شجاعت و عبادت از همه امتیاز داشت .شیخ مفید رحمت الله علیه در کتاب خود به نام "ارشاد" می نویسد: «حضرت احمد بن موسی (ع) جلیل القدر، کریم و پرهیزکار بود و حضرت موسی بن جعفر(ع) او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف به "یسیره" بود به او بخشید. می گویند حضرت احمد بن موسی(ع) هزار بنده خرید و همگی را آزاد کرد. بصیرت بی نقص و ولایت پذیری مطلق علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار جلد1، با توجه عظمت مقام و شخصیت ممتاز حضرت احمد بن موسی(ع) می نویسد:« پس از اشاعه خبر شهادت امام موسی بن جعفر (ع) مردم به خاطر جلالت و وفور عبادت، نشر شریعت و کرامات حضرت احمد بن موسی (ع) برای بیعت با او به عنوان امام هشتم اجتماع کردند، حضرت احمد بن موسی به منبر رفته و خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان فرمودند سپس اظهار داشت:" پس از پدرم، برادرم رضا امام هشتم شیعیان و خلیفه به حق و ولی خداست و اطاعت او از جانب خدا و رسولش به من و شما واجب است پس از آن حضرت احمد بن موسی(ع) از فضایل و کمالات برادرش امام رضا (ع) سخن گفت، آنگاه شیعیان در حالیکه حضرت احمد بن موسی(ع) پیشاپیش آنها حرکت می کرد خدمت حضرت ثامن الائمه علیه السلام رسیدند و با آن حضرت بیعت کردند. امام رضا علیه السلام در حق برادرش احمد دعا نمودند و اظها رداشتند:" همچنان که حق را پنهان نداشته و ضایع نکردی خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگرداند." شیراز از برکتش دارالعلم و دارالامان است و از وجود تابناکش طناز و بر فلک سرافراز است. ورود به سرزمین فارس و شهادت: چون کاروان اهل بــــیت عصمت و طـهــارت و شیعیانشان به سرزمین فــــــارس می رسنـــد، مــــأموران خبـــــر ورود آن حـــــــــــضرت را بــــه « قتلغ» حاکم فارس می رسانند. قتلغ که از دست نشاندگان مأمون عباسی بود لشکــری انبوه و کارآزموده را تجـهیز نمود و در هشت فرسنگی شـــیراز و در محــــلی به نام « خانه زنیان» راه را بر آن کاروان بست. حضرت سید امیر احمد(ع) چون گروه کفار را که برای کار زار صف آرایی کرده مشاهده نمودند به همراهان خویش فرمودند:« این قوم ظالم به قصد ریختن خون فرزندان علی(ع) آمده اند، هرکس میل بازگشت به مدینه را داشته باشد و یا راه گریز از این مهلکه بداند، مختار است.» برادران، برادرزادگان و یاران که حضرت را در جهاد مصمم دیدند وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. بر اساس آنچه مورخان نوشته اند جنگ در چند نوبت در گرفت که بر اثر رشادت و شجاعت بی مانند سید احمد بن موسی(ع) و تهور یارانشان هر بار لشکر اشرار شکست خورده و عقب نشینی می کردند و جمــــعی از امامزادگان و شیعـــیان آن حضرت مجروح یا شهید می گشتند. ســپاهیان قتلغ که یـــارای مقـــاومت در خود ندیـــدند به مکر و خدعه پنـــاه آورده و شایـــعه وفات حــــضرت علی بن موسی الرضا(ع) را در میان یاران حضرت پراکندند و عده کمی را به مقابله فرستاده و افراد بسیار و کارآزموده را در پناهگاه های شهر پنهان و آماده نبرد ساختند. شیعیان که از خبر شهادت امام رضا(ع) دلشکسته بودند بی مهابا بر مزدوران قتلغ حمله بردند و آنان را تار و مار ساختند و با تصور پیروزی وارد شهر شدند. اماستمگران که از قبل آماده و در کمین بودند بر آنان تاختند و هرکدام را به وضعی به شهادت رساندند. حضرت احــــمد بن موسی(ع) با آن که ضربتـــی بر فرق مـــــبارکش خورده بود و زخم های کاری بر بدن داشتند همچنان با شــــجاعت مـــــی جنگیدند و از دشمن می کشتند تا به این مکان که اکنون تربت مقدس آن بزرگوار است رسیدند و از شدت جراحات به درجه رفیع شهادت نایل گردیدند. جسد مطهر حضرت بعد از شهادت برای حفظ از تطاول دشمن به مشیت الهی از نظرها غایب گردید و بر مدفن آن حضرت کسی واقف نبود تا زمان سلطنت عضدالدوله دیلمی، که اهل ایمان مکرراً از حوالی محل شهادت مشاهده نور می نمودند به اطلاع حاکم شهر رساندند که چراغی در نهایت روشنایی در بالای تلی از خاک می درخشد و تا طلوع صبح نورافشانی می کند. او پــــــس از مشورت با علما و مشایـــخ زمان دستور داد محـــــل مــــزبور را شکافتنـــد تا بر لوحی از سنگ یشــــم رسیدنــد که بر آن نوشته بود« السید امیر احمد بن موسی الکاظم». یا شاهچراغ (ع) مَن اَحَبّکُم فَقَد اَحَبَّ الله وَ مَنِ اعتصَمَ بِکُم فَقَد اِعتَصَمَ بِالله آستان مبارک امامزادگان همواره کانون تجلی انوار و برکات الهی بوده و مرقد پاک و مطهرشان معدن فیض و کرامت است. امامزادگان مقربان درگاه الهی اند و زائران برای نزدیکی به خداوند متعال و برآورده شدن حاجات به بارگاه ملکوتی شان متوسل می شوند. حضرت احمد بن موسی – شاهچراغ – علیه السلام فرزند بزرگ حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و برادر بزرگوار حضرت امام رضا علیه السلام و عموی حضرت جواد علیه السلام ، صاحب معجزات فراوانند . برکات این شهید بزرگوار و سید السادات الاعاظم چون خورشیدی فروزان روشنگر دل های عاشقان و کرامات روشن تر از آفتابش گرمابخش جسم و جان نیازمندان است. آنجاکه دل می شکند و نا امید و درمانده از همه جا با چشمانی گریان ودلی محزون به درگاه او متوسل می گردد ، آقا و سرور خویش حضرت شاهچراغ را وسیلت می سازد، سراپای وجودش لبریز از نیاز می شود ودر طواف ضریح مطهرش پژواک استغاثه های خویش را در این فضای عطرآگین می شنود و چهره ملکوتی یار را بی پرده در تجلی آینه ها می نگرد، اشک شوق در چشمانش موج می زند و دل فریاد بر می آورد: « السلام علیک یا سید السادات الاعاظم احمد بن موسی الکاظم » مطالب مرتبط چرا شاهچراغ
نوشته شده توسط : سبحان |
پنج شنبه 89 مهر 22 ساعت 5:33 عصر
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|