«آنهایی که منتظرند با طلوع خورشید از خواب بیدار بشوند، نمازشان قضا شده» «امنیت. در لوای امامت است» گپ و گفتی خودمانی ماهنامه امان با حجتالاسلام و المسلمین مهدی ماندگاری(اسفند 89) ـ به نظر حضرتعالی برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه باید کرد؟ برای رسیدن به ظهور، چهار گام باید طی شود. اولین گام، این است که مردم را به سمت پُرسش ببریم و روحیة پرسشگری را تقویت کنیم. گام دوم، فرهنگسازیِ روحیة پذیرش و تسلیم است. وقتی نگاه من به دین و ولیّ خدا، نگاه هدایتی باشد، پرسش میکنم، بعد به سمت پذیرش میروم و میپذیرم. ما باید مردم را به این سمت ببریم و در تمام منبرها و کلاسها تلاشمان بر این باشد که مردم را به سمتی ببریم که حکم خدا را قبول کنند و بر حکم خدا حاشیه نزنند. قدم سوم، آرایش است؛ یعنی مردم حس کنند زیباترین تشخصشان، تشخص دینی است. اگر من بخواهم زیبا راه بروم، زیبا حرف بزنم، زیبا ازدواج کنم، زیبا بپوشم، باید این زیبایی در قالب دین باشد. امروز، برخی از مردم حس میکنند اگر پوشش دینی داشته باشند، زشت میشوند و کلاسشان پایین میآید! ممکن است فردا هم بگویند: ما اگر کنار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف راه برویم، کلاسمان پایین میآید. مردم باید احساس کنند اعتبار و شخصیتشان به دیانتشان است؛ نه به پول و گوشی و ماشینشان. چهارمین و آخرین گام، این است که مردم را به سمت آرامش هدایت کنیم. مردم باید به آرامش برسند. این گامها به ترتیب است؛ یعنی من باید اول خودم را خالی و نیازمند پرسش ببینم. وقتی جواب پرسش را از اهل ذکر، یعنی اهل بیت علیهم السلام ، شنیدم، پذیرش کنم. وقتی این پذیرش را انجام دادم، سرم را بالا بگیرم و احساس کنم زیباترین تشخص را دارم. با امام و دین بودن زیباست. امروزه اگر کسی بخواهد عروسی سالم و بدون گناه برگزار کند، مسخرهاش میکنند؛ به دلیل این که الآن تشخص غربی اعتبارش بیشتر است. یکبار کسی به من گفت: «حاج آقا شما را در تلویزیون نشان میدهند؛ بیا چند تا عکس با هم بگیریم!» گفتم: «من بزرگتر هستم یا خدا؟» گفت: «خُب خدا!» گفتم: «خدا روزی پنج بار صدایت میزند؛ برو با خدا عکس بگیر نه با من بنده». ببینید؛ این هنوز برای مردم جا نیفتاده و کسی نمیپذیرد. آرامش یعنی چه؟ آرامش هر چیزی در گرو وصل به اصلش است. امام رضا )ع) فرمودند: «کلمةُ لا اله الاّ الله حِصنی...» خیلیها فکر میکنند این «اَمِنَ من عذابی» یعنی «عذاب مِن یوم القیامة»؛ خیر! منظور، امان از عذاب در دنیاست؛ یعنی حفظ از عذاب اضطراب، استرس و تشویش خاطر و افسردگی که آنهم در گرو بندگی خدا است: «قولوا لا اله الا الله تُفلحوا»؛ بندگی خدا، مایه آرامش است. رزمندهها در جبهه، امکانات آرامشی نداشتند. فرش و بالششان، کیسةگونی شن و رواندازشان هم یک چفیه بود. امکانات سرمایشی و گرمایشی هم نداشتند؛ ولی در سنگرهایشان آرامش داشتند؛ چون خدا را داشتند. چرا گاهی وقتها، افراد، احساس آرامش نمیکنند؟ حتی در مکه هم احساس آرامش ندارند؛ چون آنجا هم بندگی خدا نمیکنند. اگر ما میخواهیم مردم را به ظهور نزدیک کنیم، باید آنها را به این چهار عنصر نزدیک کنیم: 1. از دین پرسش کنند؛ 2. از دین پذیرش کنند؛ 3. با دین آرایش کنند؛ 4. با دین احساس آرامش کنند. اگر اینها فراهم شد، بعد من میگویم خدایا آن اسباب آرامش من کجاست؟ آن نشانی آرامش من کجاست؟ یا ایها العزیز... خدایا من بیچارهام؛ همه چیز دارم؛ اما امام ندارم. یعنی هر چه توانستم خودم و مردم را به این سمت سوق دادم؛ ولی هنوز به آن نقطه مطلوب ـ که فرج است ـ نرسیدهام.
ـ رابطه دوران انقلاب، جنگ و امروز ما با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه بوده و باید باشد؟ ما اعتقاد داریم پدیدة ظهور، قابل تعجیل و تأخیر است و این تعجیل و تأخیر، دست خود ما است؛ «غیبتُه منّا، تأخیرهُ منّا، تعجیل له منّا». لذا حضرت امام(ره) انقلاب را به حول و قوه الهی راهاندازی کرد تا ظهور از تأخیر به تعجیل تبدیل شود. او همین چهار قدم را برداشت، فرمود: «باید برویم از دین بپرسیم؛ آرایش دینی بگیریم و از دین بپذیریم». جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر. در احاطة این نظامهای دموکراسی و لیبرالیستی و سوسیالیستی، امام فقط گفت اسلام. امام هم که دیدهاید در تمام طول نهضت، آرامش داشت؛ چون در لوای اسلام، زندگی میکرد. تربیتشدههای دست امام هم عموماً کل مردم و خصوصاً بچه بسیجیها و شهدا بودند. آنها بیش از همه، این چهار قدم را برداشتند. دعای عهد، هشت ویژگی از ویژگیهای منتظران را مطرح میکند؛ که مصادیق واضح و مبرهن این ویژگیها، شهدا هستند. فرهنگ ایثار و شهادت، بهترین بسترساز ظهور است. مگر ما از فرهنگ انتظار چه میخواهیم؟ همة این هشت ویژگی که در دعای عهد آمده است را میخواهیم. یکی از اصلیترین عناصر فرهنگ انتظار هم شهادت طلبی، ولایتمداری و تکلیفمحوری است. اینها در وجود شهدا موج میزد. به اعتقاد ما، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نه تنها ایران، که کل جهان را به ظهور نزدیک کرد. امروز میبینیم که فریاد منجیخواهی در دنیا خیلی رساتر از گذشته بلند شده است. دو دسته یاراناند که ولیّ خدا بر یاری آنها صحّه گذاشته است. یکی یاران امام حسین(ع) در عاشورا؛ که خود امام(ع) بر صدق آنها صحه گذاشت و فرمود: «از شما بهتر و باوفاتر ندیدهام». یکی هم امام بزرگوار که به عنوان نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر یاری این بچهها صحّه گذاشت. حالا هرکس میخواهد برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یار باشد، اینها الگوهای خوبی هستند. به تعبیر خود امام، یاوری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، این گونه نیست که برویم یک گوشه بنشینیم و دعا کنیم. برویم شمشیرهایمان را هر روز سنباده بکشیم که برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به درد بخورد؛ یا حتی گاهی وقتها بگوییم کار به نهی از منکر نداشته باشید تا گناه زیاد بشود. این تفکر غلطی است و هیچ آدم عاقلی این را نمیپذیرد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار است بیاید یک پروژة بزرگ و جهانی را اجرا کند؛ پروژهای که حضرت میخواهد اجرا کند، سه مرحله دارد؛ ظهور، که همان انقلاب است، جنگی که بر اساس آن، انقلاب، صورت میپذیرد و حکومتی که بر اساس آن، انقلاب، شکل میگیرد. برای ظهور این انقلاب، پذیرنده میخواهیم؛ برای جنگش، رزمنده و برای حکومتش، فرمانده میخواهیم. پذیرنده هم کسانی هستند که از وضعیت موجود، خسته و نسبت به وضعیت مطلوب، تشنه بشوند. پس تکلیف ما این است که مردم را از ظلمهای موجود و نقصهای غیبت آگاه کنیم؛ افشاگری کنیم؛ نسبت به زیباییهای دوران ظهور، روشنگری کنیم. رزمنده هم باید دو ویژگی داشته باشد: آمادگی و عدم وابستگی. پس تکلیف امروز ما این است که مردم را به سمت آمادگیهای فکری، اعتقادی و جسمانی بکشانیم و از آن طرف، وابستگیشان را به غیر خدا حتی به زن و بچه کم کنیم. سوم، برای حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، فرمانده میخواهیم. فرمانده چند ویژگی، لازم دارد: تخصص، تعهد، لیاقت و شجاعت. پس وظیفه ما این است، مردم و جوانان را تشویق کنیم که تخصصهای علمی را یاد بگیرند. لذا میگوییم دانشجوی بسیجی کسی است که به مرز هیئت علمی برسد و در عین حال، نماز شبش ترک نشود. یعنی تعهد را هم داشته باشد. مواظب حلال خوریاش باشد، در انجام امور، جسارت داشته باشد. جسارت هم از کجا نشأت میگیرد؟ از دشمنشناسی. امام خمینی(ره)آمد و این تکالیف را روشن و شفاف کرد. هیچ کس نمیتواند بگوید من مشقم را نمیدانم؛ هیچ کس نمیتواند بگوید من یاد نگرفتم و... . الحمد لله امروز حجت بر همه خواص و عوام تمام شده است. ـ از نامههایی که برای نشریة امان میرسد، معلوم میشود که بسیاری از مخاطبان مجله، خانمها هستند. پیامتان به این مخاطبان چیست؟ آیتالله جوادی آملی، تعبیر زیبایی دارد: «آنهایی که منتظرند با طلوع خورشید از خواب بیدار بشوند، نمازشان قضا شده». حضرت امام فرمودند: «ما منتظر رؤیت خورشیدیم». کسانی که میخواهند طلوع خورشید را ببینند، باید از طلوع سپیدة فجر، بیدار شوند و تکلیفشان را انجام بدهند. یکی از اصلیترین عنصرهای فرهنگ انتظار، «تکلیف محوری» است. کسی که تکلیف عصر غیبتش را خوب انجام بدهد، تکلیف عصر ظهورش را هم خوب انجام میدهد ولی آنهایی که امروز دارند از تکلیفشان فرار میکنند، فردا هم از تکلیفشان فراریتر میشوند. بنابراین باید تکلیفمان را بدانیم. دخترها و زنها، پنج تکلیف عمومی دارند: اول، تکلیف فرزندی دارند. دختر اگر در تکلیف فرزندیاش نسبت به پدر، خوب انجام وظیفه کند، تا حدّ زیادی از خشونت پدر کم میشود؛ چون او لطافتدهنده به اخلاق پدر است. دوم، تکلیف خواهری دارند. یکی از معضلات امروز جامعة ما، رابطه دختر و پسر است. دخترها اگر رابطة خوبی با برادرها و محرم خودشان داشته باشند، معضل رابطة دختر و پسر خیلی کم میشود؛ یعنی آن علاقه و عاطفهای که پسر نیاز دارد، خواهرش برایش خرج کند. این که پسر دوست دارد با یک جنس مخالف در خیابان راه برود، با خواهرش در خیابان راه میرود. خیلی هم خوب و عاطفی است. چرا فکر میکنیم هر رابطهای با جنس مخالف، فقط رابطه جنسی است؟ نه! ممکن است رابطه عاطفی باشد؛ رابطه شخصیتی باشد. سوم، وظیفه و جایگاه همسری. اگر دخترها بدانند که قرآن برایشان گفته است: «لِتَسکُنوا الیها...»، یعنی آرامشبخش شوهرت باش. این گونه بسیاری از مشکلات مردها حل میشود. چهارمین وظیفهشان، وظیفه مادری است. امام خمینی(ره) فرمودند: «از دامن زن است که مرد به معراج میرود». در تربیت، هیچ چیز به اندازه شیر مادر و لقمه پدر مؤثر نیست. اصلاح اینها رسالت کمی نیست! مادر شهید حسین علم الهدی میگوید: «در طول نُه ماه بارداری، نُه بار قرآن را ختم کردم؛ شیر بدون وضو ندادهام؛ با روضة امام حسین علیه السلام اشک ریختم و شیر دادم». اینها عادی نیستند؛ اینها آموزشی و یافتنی است. رسالت پنجم زنان، مدیریت خانه است. مدیریت داخلی خانه با زن است. مدیریت نظم، مدیریت انضباط و نظافت و مدیریت اطاعت؛ اطاعت بچهها از پدر، به مادر بستگی دارد. زنان و دختران ما این پنج مأموریتشان را به نیت انتظار انجام بدهند، بعد اگر نمرههایشان نمره قبولی شد، بیایند در جامعه و هر کاری دوست داشتند انجام بدهند. هیچ کس مانع حضور زن در اجتماع نیست. ولی حضور زن در جامعه، اولویت دوم است؛ اولویت اول، حضور پر رنگش در خانه است. بله، حضرت زینبB هم لازم شد که در جامعه حاضر شود؛ اما به ضرورت، نه با ولع و حرص. بلایی که امروز سر زنان آمده این است که با اضطرار در خانه مینشینند و با ولع میخواهند در خیابان بچرخند. اشکالی ندارد که زن بیاید خرید کند؛ ولی به شرط آنکه واقعاً اضطرار باشد. چون کسی که با اضطرار، از خانه بیرون میآید، به حداقلها اکتفا میکند؛ از اولین مغازه میخرد و سرش را میاندازد پایین و زود هم برمیگردد؛ خیابانگردی نمیکند. بازار گردی نمیکند. حتی بدون اجازه پدر یا شوهرش به مجلس امام حسین علیه السلام نمیرود. پس دخترها بدانند که ما منتظر احساسی نمیخواهیم؛ ما منتظر عاقل میخواهیم. ـ آقای ماندگاری به خودشان، چه نمرهای میدهند؟ نمیدانم! اگر نیت من این باشد که به حرفهایم عمل نکنم که منافق هستم. اگر نیتم عمل باشد، مسلمانم. هر چقدر که بر اساس این نیت تلاش کنم، متقی میشوم؛ هرچقدر هم که کم تلاش بکنم، بیتقوا میشوم. یقین دارم که به خاطر کثرت اشتغالم، خانوادهام، دوستانم و اطرافیانم از من گله دارند. چون فرصت کمی را با آنها هستم ولی از فداکاری و گذشتی که نسبت به بنده دارند ممنونم و از همة آنها التماس دعا دارم. ـ کلمه «امان» شما را به یاد چه چیزی میاندازد؟ امنیت. در لوای امامت است که انسان، امنیت پیدا میکند و جز در مسیر ولایت، دین انسان به امنیت نخواهد رسید. امنیتهای دیگر، قطعاً کاذب است. ـ از اینکه با وجود کثرت کار و کمبود وقت به ما فرصتی دادید تا از محضر شما بهره ببریم، سپاسگزاریم و امیدواریم خدای متعال، ما و شما را از منتظران و سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دهد. سایت مجله امان - مجله عمومی - ویژه امام زمان علیه السلام
نوشته شده توسط : سبحان |
سه شنبه 90 فروردین 23 ساعت 11:23 صبح
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|