یکی از برادران شفیقم مطلبی را در تحلیل عملکرد جناب مسعود خان ده نمکی در عرصه سینما نگاشته بود ، مطلب زیر را بعنوان نظر و در واقع پاسخ به دوست و برادر خوبم نوشتم. *** سلام اخوی ! به نظرشما احترام می گذارم ولی اگر اجازه بدهید باید بگویم که با تحلیل شما مخالف هستم ! آثار ده نمکی در بالا و پایین بین تکنیک و محتوا، به سمت غلبه محتوا بر تکنیک غش کرده است . البته باید در داخل پرانتز به این نکته هم اشاره کنم که بخش زیادی از محتوای مورد اشاره مسعود خان ده نمکی مورد تایید بنده نیست و آن را حتی دور از مفاهیم اساسی انقلاب اسلامی می دانم اما به هر شکل ایشان از دایره باورمندان به تفکر حضرت روح الله خارج نیست ، بلکه مقدمه و موخره حضور در عرصه سینما از جانب ایشان طی نشده است. اجازه بدهید بحث را کمی بیشتری باز کنم و در عین حال بطور مختصرعرض کنم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اندیشمندان این عرصه با پدیده هایی در عالم جدید مواجه بودند که هر یک متعلق به عالمی دیگر بود در واقع انسان غربی با روشی که ناشی از جهان بینی خود بود ، مقصدی را برای خود مشخص کرده بود که در حیطه همین عالم مادی قابل تحقق بود و می کوشید که با استفاده از عقل و ثروت خود بهشت را در روی زمین برای خود مهیا کند .یکی از این پدیده ها سینما بود که غایت آفرینش آن توسط انسان غربی، ایجاد سرگرمی است. به تعبیر دیگر سینمای غربی ها به دنبال غفلت آفرینی برای عدم توجه انسان غربی به شکست ها و آرزهای تحقق نیافته اش بر روی زمین است. حال باید به این سوال اساسی پاسخ دهیم که آیا این پدیده ی عالم جدید که ره آورد جهانبینی غرب است، می تواند مسخر انسان انقلاب اسلامی گردد و یا اینکه اتفاقات دیگری خواهد افتاد ؟ بر طبق نظریات سید مرتضی آوینی انسان انقلاب اسلامی تنها در صورتی می تواند این پدیده ی عالم جدید را به خدمت خود در بیاورد که اولا بر تکنیک سینما بطور کامل مسلط گردد (تسخیر جوهره تکنیک ) ، ثانیا تحولاتی از جنس انقلاب اسلامی در درون خود آن شخص رخ داده باشد ، به تعبیر بهتر تحول انفسی از جنس انقلاب اسلامی برای خود آن شخص اتفاق افتاده باشد. این اتفاقات در واقع مقدمه ورود به عرصه سینما و بطور کلی همه پدیده های عالم جدید است که نسبت شان با انقلاب اسلامی مشخص نیست و بلکه در غایت خود با هم در تضاد نیز می باشند . آره عباس جان ... سینما منبر نیست و دوست و رفیق شفیق ما هم مسیر رسیدن به سینما را کمی وارونه طی می کند ولی در هر صورت امیدوارم که به زودی تجربیات خود را جمع آوری کند و با تسلط بر این « خر دجال » موجبات آفرینش سینمایی از جنس انقلاب اسلامی را فراهم نماید. می بخشی پر گویی کردم ، باعث و بانی خیر شدی تا این مطلب رو بصورت یک پست جدا در وبلاگ بگذارم. و من الله التوفیق و علیه التکلان
نوشته شده توسط : سبحان |
دوشنبه 93 فروردین 18 ساعت 4:11 عصر
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|